گزارش مادر مرتضی از مراحل رسیدن به مرحله تثبیت

تجربه مادر مرتضی از درمان لکنت


سلام خدمت آقای دکتر عزیز و مادران گرامی

من مامان مرتضی دهقانی هستم. مرتضی هشت سالشه کلاس دومه مرتضی از سن دو سالگی لکنتش شروع شد و خیلی هم خفیف بود و اون موقع تازه زبان باز کرده بود و خیلی شیرین زبان بود. من هم مثل بیشتر مامان ها فکر کردم که عادیه و خودش خوب میشه. ما اصلا آشنایی با لکنت نداشتیم و به این فکر نمی کردم که باید بریم گفتاردرمانی

مرتضی فقط تکرار کلمه و قفل داشت ما هم تخم کبوتر بهش می‌دادیم ترس برداشتیم اما فایده ای نداشت و هر روز نگران تر می شدم و فقط پیش دکتر اطفال می رفتم که می گفتن مشکل از حنجره اش هست

تا اینکه یکی از همکار های همسرم ما را با آقای دکتر حسینی نسب آشنا کردند. وقتی پیش آقای دکتر می رفتیم گفتن درجه لکنت روی ۸ هست و ما فکر می کردیم با یک جلسه و یا ۱ ماه خوب میشه اما نمیدونستیم ۳ سال درگیر این بیماری هستیم.

اوایلش مرتضی خیلی همکاری میکرد، تمرین انجام می‌داد ولی وقتی دید که همش باید تمرین انجام بده و از این بابت خسته شده بود همش بهونه می‌گرفت مخصوصا وقتی به مدرسه رفت می گفت هم کلاسی هام لکنت ندارن نباید تمرین انجام بدن اما من چرا باید انجام بدم.

توی مسیر نوسان داشتیم و این باعث ناامید شدن ما میشد. منم خیلی ناراحت میشدم و کاری از دستم بر نمیومد. تا ۱سال و نیم صبورانه جنگیدیم و حالا شاید خسته می‌شدیم و سهل‌انگاری میکردیم ولی هرجور که بود تونستیم وارد تثبیت بشیم.

ماجرا تثبیت اینطور بود که صبح همسرم زنگ زد و گفت یه خبر خوب دارم منم اصلا فکر نمی‌کردم خبر خوبش تثبیت مرتضی باشه اون موقع حس وصف ناپذیر داشتم که امیدوارم مامان هایی که پیام من رو می خونید این حس رو تجربه کنید.

بعد از تثبیت ، مرتضی میگفت دیگه تموم شد. نمی خوام تمرین انجام بدم. آقای دکتر هم ما رو توی گروه تمرینی عضو کردند که اینجوری مرتضی براش جذاب شد.

کنفرانس می داد دوست های جدید پیدا می‌کرد و… مرتضی عاشق رقابت هست به خاطر همین بیشتر با مسابقه تمرین میکردیم
مرتضی کم کم خودش تشخیص لکنت می‌داد.

توصیه من به مامان های عزیز این هست که سعی کنید تمرین هاتون با بازی یا رقابتی باش برای تمرین زمان مناسب انتخاب کنید نه اینکه همش بگید بیا تمرین انجام بده.

براش جایزه های گرون قیمت تهیه نکنید تا منتظر جایزه بعدی باشه یا میتونید براش ویترین جایزه ها طراحی کنید داخلش چند نوع جایزه بذارید و اجازه بدید بچه بهش نگاه کنه تا برای رسیدن به جایزه تلاش کنه.

من همینجا به نوحه خودم از آقای دکتر حسینی نسب دکتر مهربان و دلسوز تشکر میکنم واقعا نمیدونم چجوری زحماتتون رو جبران کنم ازتون ممنونم که باعث روانی گفتار مرتضی شدید امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشید و بتوانید بچه های دیگه هم به تثبیت و ترخیص برسونید با آرزوی بهترین ها برای شما امیدوارم از تجربیات من لذت برده باشید موفق و موید باشید.

گزارش مادر مرتضی از مراحل رسیدن به مرحله تثبیت
اسکرول